
ادامه مطلب...
امام حسن (ع ) فرزند امير مؤمنان علی بن ابيطالب و مادرش مهتر زنان فاطمه زهرا دختر پيامبر خدا (ص ) است . امام حسن (ع ) در شب نيمه ماه رمضان سال سوم هجرت در مدينه تولد يافت . وي نخستين پسری بود که خداوند متعال به خانواده علی و فاطمه عنايت کرد. رسول اکرم (ص ) بلا فاصله پس از ولادتش ، او را گرفت و در گوش چپش اقامه گفت . سپس برای او بار گوسفندی قربانی کرد، سرش را تراشيد و هموزن موی سرش - که يک درم و چيزی افزون بود - نقره به مستمندان داد. پيامبر (ص ) دستور داد تا سرش را عطر آگين کنند و از آن هنگام آيين عقيقه و صدقه دادن به هموزن موی سر نوزاد سنت شد.

ادامه مطلب...
مقدمه
زندگي حضرت محمد (ص) از صدر اسلام مورد توجه و اهتمام مسلمانان قرار داشته است ؛ با اينهمه ، روايات بيشمار موجود در بيشتر جزئيات همداستان نيستند و به ويژه آگاهيهاي ما در باب زندگي آن بزرگوار ، پيش از بعثت ، به تفصيل شرح سيرة ايشان پس از بعثت نيست . به هر حال ، آنچه از مطالعه و بررسي زندگي وي در طول 63 سال در ذهن نقش ميبندد، بازتابي از تصوير ظهور پيامبري الهي و سرگذشت شخصيتي است كه با پشت سر نهادن دشواريهاي بسيار ، بيهيچ خستگي و نااميدي به اصلاح جامعه ، دست زد و توانست جزيره العرب را متحد كند و آمادة گستردن اسلام در بيرون از مرزهاي عربستان شود و از آن مهم تر ديانتي را بنياد نهد كه اينك يكي از مهمترين اديان جهان به شمار ميرود .
ادامه مطلب...
در داستان جالبى از امیر المومنین حضرت على(علیه السلام ) به این مضمون نقل شده است كه روزى رو به سوى مردم كرد و فرمود: به نظر شما امید بخش ترین آیه قرآن كدام آیه است ؟ بعضى گفتند آیه "ان الله لا یغفر ان یشرك به و یغفر ما دون ذلك لمن یشاء"(خداوند هرگز شرك را نمى بخشد و پائین تر از آن را براى هر كس كه بخواهد مى بخشد) سوره نساء آیه48
امام فرمود خوبست ولى آنچه را مى خواهم نیست .
سوره آل عمران آیه135
باز امام فرمود خوبست ولى آنچه مى خواهم نیست . در این هنگام مردم از هر طرف به سوى امام متوجه شدند و همهمه كردند فرمود: چه خبر است اى مسلمانان ؟ عرض كردند: به خدا سوگند ما آیه دیگرى در این زمینه سراغ نداریم . امام فرمود: از حبیب خودم رسول خدا شنیدم كه فرمود:
امید بخش ترین آیه قرآن این آیه است
"واقم الصلوة طرفى النهار و زلفا من اللیل ان الحسنات یذهبن السیئات ذلك ذكرى للذاكرین"
سوره هود آیه 114
و فرمود: اى على! آن خدایى كه مرا به حق مبعوث كرده و بشیر و نذیرم قرار داده یكى از شما كه برمىخیزد براى وضو گرفتن، گناهانش از جوارحش مىریزد، و وقتى به روى خود و به قلب خود متوجه خدا مىشود از نمازش كنار نمىرود مگر آنكه از گناهانش چیزى نمىماند، و مانند روزى كه متولد شده پاك مىشود، و اگر بین هر دو نماز گناهى بكند نماز بعدى پاكش میكند، آن گاه نمازهاى پنجگانه را شمرد
بعد فرمود: یا على جز این نیست كه نمازهاى پنجگانه براى امت من حكم نهر جارى را دارد كه در خانه آنها واقع باشد، حال چگونه است وضع كسى كه بدنش آلودگى داشته باشد، و خود را روزى پنج نوبت در آن آب بشوید؟ نمازهاى پنجگانه هم به خدا سوگند براى امت من همین حكم را دارد.
اول از همه به سخنی از پیامبر اسلام (ص) اشاره می کنیم اگر در زندگی خواستار سعادت و در مرگ طالب شهادت هستید اگر نجات در روز حسرت و سایه سار در گرمای روز محشر و هدایت در روز سرگردانی و حیرت قیامت را می خواهید قران بیاموزید زیرا که قران کلام خدا و ایمن از شیطان است و مایه برتری در میزان.
شناخت قران برای هر فرد عالم به عنوان یک فرد عالم و هر فرد مومن به عنوان یک فرد مومن امری ضروری و واجب است شناخت قران برای یک فرد مومن از ان جهت واجب است که منبع اصلی و اساس دین و ایمان و اندیشه یک مسلمان و انچه به زندگی او حرارت و معنی و حرمت و روح می دهد قران است.
از منظر امام علی (ع) قران کتابی نیست همچون کتاب های دیگر بلکه کتابیست که اگر کسی با ان انس بگیرد به هدایت دیگری نیازمند نیست و کسانی که اهل قران اند در حقیقت اهل الله اند و بندگان خالص خدای اند قران کلام خداست و هیچ کلامی با ان همانند نیست.
امام علی (ع) دروصیت خود به امام حسن (ع)وامام حسین(ع) می فرماید قران را باید خواند خوب و زیاد باید خواند قران را باید فهمید و با تدبر و تامل باید فهمید اما برتر از همه و فراتر از خواندن و فهمیدن باید به قران عمل کرد قران نسخه شفا بخش همه دردها و بیماری های درونی و بیرونی انسان هاست و درمان همه درد های بی درمان فردی و اجتماعی است راه گشای همه بن بست های فرهنگی.اجتماعی.اقتصادی.تربیتی و اخلاقی است راهنمای سیر و سلوک در عوالم هستی و راهبر انسان به سوی مبدا عالم وجود است.
چه کسانی باید به قران عمل کنند ؟ ایا فقط رهبران جامعه اسلامی؟ ایا فقط دانشمندان و اندیشمندان مسلمان؟
برخی گمان می کنند که دانش و فرهنگ وقران به طبقه خاصی از جامعه اختصاص دارد شاید این را هم بهانه ای برای شانه خالی کردن از وظیفه ای که که بر عهده دارند قرار می دهند حال انکه هر مسلمانی وظیفه دارد قران را بخواند.بفهمد و عمل کند.
کلام خدا فرود امده تا هر کس به اندازه سطح درک و معرفت خود از ان بهره ببرد متذکر شود و در مسیر زندگی از ان استفاده کند البته کسانی که از دانش و معرفت بیشتری برخور دارند وظیفه رسالت سنگین تری بر عهده دارند.
حال آیا به این باور رسیده ایم که جز عمل به قران عامل دیگری نمی تواند سعادت و خیر فردی و اجتماعی ما را تامین کند؟ ایا تجربه نکردیم که نسیمی از قران توانست راه سعادت جامعه ما را باز کرد و موانع بزرگی را از سر راه برداشت؟
پس چرا هنوز با قران.عمل به قران و فرهنگ قرانی فاصله زیادی داریم؟
باشد که هشدار امام علی ما را به هوش اورد انشاء الله
اولا اينکه پروردگار اديان مختلفي را به وسيله پيامبران براي ما نفرستاده است، در حقيقت و از نظر قرآن كريم، دين خدا از حضرت آدم تا خاتم پيامبران يك دين است و اختلافي در دين وجود ندارد. همه پيامبران و انبيا به يك مكتب و دين دعوت ميكردند. اصول مباني ديني مكتب انبيا، يكي بوده . تفاوت شريعت هاي آسماني در يك سري مسايل فرعي و شاخهاي بوده كه به حسب مقتضيات زمان، خصوصيات محيط و ويژگيهاي مردم مورد دعوت، متفاوت ميشد.
گذشته از اينکه بخش ديگر تفاوت ها در سطح تعليمات بوده كه پيامبران بعدي به موازات تكامل بشر در سطح بالاتري تعليمات خويش را كه همه در يك راستا و زمينه بوده بيان مي كردند، به طور مثال تعليمات اسلام در مورد مبدا و معاد و جهان و معارف پيامبران گذشته از نظر سطح مسايل بالاتر و متفاوت بوده. به بيان ديگر، بشر در تعليمات انبيا مثل يك دانشآموز بوده كه از كلاس اول تا آخرين كلاس آموزه هاي وحياني را دريافت کرده است.

اولا اينکه پروردگار اديان مختلفي را به وسيله پيامبران براي ما نفرستاده است، در حقيقت و از نظر قرآن كريم، دين خدا از حضرت آدم تا خاتم پيامبران يك دين است و اختلافي در دين وجود ندارد.
همه پيامبران و انبيا به يك مكتب و دين دعوت ميكردند. اصول مباني ديني مكتب انبيا، يكي بوده . تفاوت شريعت هاي آسماني در يك سري مسايل فرعي و شاخهاي بوده كه به حسب مقتضيات زمان، خصوصيات محيط و ويژگيهاي مردم مورد دعوت، متفاوت ميشد.
گذشته از اينکه بخش ديگر تفاوت ها در سطح تعليمات بوده كه پيامبران بعدي به موازات تكامل بشر در سطح بالاتري تعليمات خويش را كه همه در يك راستا و زمينه بوده بيان مي كردند، به طور مثال تعليمات اسلام در مورد مبدا و معاد و جهان و معارف پيامبران گذشته از نظر سطح مسايل بالاتر و متفاوت بوده. به بيان ديگر، بشر در تعليمات انبيا مثل يك دانشآموز بوده كه از كلاس اول تا آخرين كلاس آموزه هاي وحياني را دريافت کرده است.
کما اينکه استاد مرتضي مطهري، مي فرمايند: مكتب پيامبران تدريجاً بر حسب استعداد جامعه انساني عرضه شده تا بدان جا كه بشر به حدي رسيده است، كه آن مكتب به صورت كامل و جامع توسط حضرت محمد (ص) عرضه شد. از نظر قرآن آن چه وجود داشته و همه پيامبران عرضه كرده اند، دين بوده است، نه اديان، قرآن دين خدا را از آدم تا خاتم يك جريان پيوسته معرفي ميكند، نه چند جريان، و يك نام روي آن ميگذارد و آن "اسلام" است.
البته مقصود اين نيست كه در همه دورهها دين خدا با اين نام خوانده ميشده، بلكه مقصود اين است كه حقيقت دين داراي ماهيتي است كه بهترين معرف آن لفظ اسلام است.(وحي و نبوت، ص ۱۶۵) از اين رو ميگويد: "ان الدين عند الله الاسلام؛ دين نزد خدا اسلام است".(آل عمران ، آيه ۱۹) يا ميگويد: "ابراهيم نه يهود و نه نصراني، بلكه حق جو و مسلمان بود".(آل عمران ، آيه ۶۷)
نتيجه کلي اينکه دين خدا كه از طرف پيامبران الهي عرضه شده، يكي بوده، با مباني و اصول خاص خودش و مردم در دوران، هر پيامبر موظف بودهاند از شريعت پيامبر زمان خودشان پيروي کنند، چون در هر دوره دين به شكل كامل تر از زمان گذشته عرضه ميشد، تا رسيد به دوران خاتميت كه همه مردم پس از بعثت رسول اكرم (ص) وظيفه داشتند از دين او كه دين اسلام است تبعيت کنند.
کاملا مشخص است که، اختلافات اساسي و مبنايي موجود در اديان، از طرف پيامبران نبوده، بلكه از ناحيه پيروان خود اديان ميباشد كه به خاطر ظلم و انحراف از حق و اعمال نظرهاي شخصي، اختلاف در دين درست كردند. لذاست که قرآن ميفرمايد: "آنهايي كه از حقيقت آگاه بودند، و با اين حال در دين خدا اختلاف ايجاد كردند، انگيزهاي جز طغيان و ظلم و ستم و حسد نداشتند". (آل عمران ، آيه ۱۹)
آيت الله مکارم شيرازي مي فرمايند: اگر مردم مخصوصاً طبقه دانشمندان، تعصب و كينه توزي و تنگ نظري و منافع شخصي و تجاوز از حد حدود و حقوق خود را كنار بگذارند و با واقع بيني و روح عدالت خواهي اديان را بررسي كنند، حق روشن شده و اختلاف حل ميشود.(تفسير نمونه، ج ۲، ص ۳۵۱)